کد مطلب:210238 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:292

خشونت منصور بر امام صادق
روزی منصور به وزیر دربارش «ربیع» گفت همین اكنون جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) را در اینجا حاضر كن.

ربیع فرمان منصور را اجرا كرد، حضرت صادق (ع) را احضار نمود، منصور با كمال خشم و تندی به آن حضرت رو كرد و گفت: «خدا مرا بكشد اگر تو را نكشم، آیا در مورد سلطنت من اشكال تراشی می كنی؟...».

امام: آن كس كه چنین خبری به تو داده دروغگو است...

ربیع می گوید: امام صادق (ع) را دیدم هنگام ورود لبهایش حركت می كند، وقتی كه كنار منصور نشست، لبهایش حركت می كرد و لحظه به لحظه از خشم منصور كمتر می شد، وقتی كه امام صادق (ع) از نزد منصور رفت، پشت سر امام رفتم، و به او عرض كردم: وقتی كه شما وارد بر منصور شدید، منصور نسبت به شما بسیار خشمگین بود، ولی وقتی كه نزد او آمدی و لبهای تو حركت كرد، خشم او كم شد، شما لبهایتان را به چه چیز حركت می دادی؟

امام صادق (ع) فرمود: لبهایم را به دعای جدم امام حسین (ع) حركت می دادم، و آن دعا این است:

یا عدتی عند شدتی و یا غوثی عند كربتی، احرسنی بعینك التی



[ صفحه 84]



لا تنام و اكنفنی بركنك الذی لا یرام.

:«ای نیروبخش من، هنگام دشواری هایم، و ای پناه من هنگام اندوهم، به چشمت كه نخوابد مرا حفظ كن و مرا در سایه ی ركن استوار و خلل ناپذیرت قرار بده». [1] .


[1] تلخيص از اعلام الوري ص 270- 271 - ترجمه ارشاد مفيد ج 2 ص 178.